بهترین پاسخ به حملات اسرائیل علیه ایران از زبان سردار علایی
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۵۳۰۳۶
سردار علایی گفت: آمریکا پشتیبان اصلی اسرائیل در تمامی جنایاتی است که نتانیاهو علیه بشریت انجام میدهد. اسرائیل بدون رضایت آمریکا هیچ کاری انجام نمیدهد. ترور فرماندهان سپاه برای اولین بار توسط آمریکا و با ترور شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز شد.
به گزارش جماران، سردار حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران گفتگویی درباره انگیزههای رژیم اسرائیل از این حمله و واکنش احتمالی جمهوری اسلامی ایران داشته است که متن آن، بدین شرح است:
روز دوشنبه شاهد حمله بی سابقه رژیم اسرائیل به ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پایتخت سوریه و شهادت تعدادی از مقامهای عالی رتبه نظامی و مستشاران نظامی ایران در این کشور بودیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسرائیل بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران است که سعی میکند هیچ فرصتی را برای ضریه زدن به ایران از دست ندهد. اسرائیل تنها رژیمی در جهان است که به صورت رسمی و علنی به دنبال تغییر حکومت جمهوری اسلامی در ایران است، زیرا وجود جمهوری اسلامی ایران را به مفهوم نابودی اسرائیل از صفحه روزگار ارزیابی میکند. اسرائیل حضور پاسداران ایرانی در کشورهای همجوار فلسطین اشغالی را از مهمترین تهدیدات خود به شمار میآورد. بنابراین، هدف اسرائیل از ترورهای هدفمندِ فرماندهان سپاه در کشورهای سوریه و لبنان، ناامن سازی فضای فیزیکی این کشورها برای حضور موثر مستشاران ایرانی است.
به نظر میرسد که اسرائیل سازمان ویژهای را برای رصد تمامی پاسداران و ایرانیانی که به سوریه و لبنان تردد میکند بوجود آورده است و در هماهنگی و با توافق و تمایل آمریکا به دنبال ترور تمامی آنهاست.
تصور اسرائیل آنست که تنها حامی واقعی مظلومین فلسطینی در جهان، جمهوری اسلامی ایران است و این سپاه پاسداران است که گامهای عملی را در حمایت از فلسطینیها بر میدارد؛ بنابراین هدف اصلی اسرائیل، جنگیدن با تمامی پاسداران بویژه آنهایی است که به کشورهایی مانند لبنان، سوریه، عراق و یمن رفت و آمد میکنند. ترور سردار سرافزار و پرافتخار شهید محمدرضا زاهدی و هفت پاسدار سربلند همراه وی در کنسولگری ایران در سوریه را باید در این راستا تجزیه و تحلیل کرد.
بیش از شش ماه از جنگ در غزه میگذرد و در این بازه زمانی اسرائیل هم چند بار به اهداف ایرانی در سوریه حملاتی داشته، اما حمله به مراکز دیپلماتیک یک کشور دیگر عبور از خط قرمز مشخص شده توسط کنوانسیونهای بین المللی و مصداق حمله به خاک یک کشور است. فکر میکنید چه عواملی باعث شد که اسرائیل در این بازه زمانی چنین عمل پرریسکی را انجام دهد؟
اسرائیل هیچگاه و در هیچ حوزهای به قوانین و مقررات بین المللی و کنوانسیونهای سازمان ملل پایبند نبوده است. اسرائیل اهداف خود را در هر کجای جهان که بیابد به آنها حمله میکند. برای جنایتکاران موساد و ارتش اسرائیل فرقی نمیکند که به جایی که حمله میکنند یک ساختمان دیپلماتیک باشد یا یک بیمارستان یا یک مسجد و کلیسا و یا یک خودرو و در خیابان و یا یک منزل مسکونی پر از کودک و زن و این که آن کسی و یا کسانی که هدف ترور هستند در کدام کشور و در چه محلی قرار دارند.
اسرائیل به حریم هوایی هیچ کشوری نیز احترام نمیگذارد و استفاده از آسمان همه کشورها را برای انجام جنایات خود مجاز میشمارد. همانطور که در حمله تروریستی به سردار زاهدی و همراهانش، حریم هوایی کشورهای لبنان و سوریه را نقض کرد. اسرائیل برای ترور فرماندهان نیروی قدس سپاه هیچ محدودیت زمانی برای خود قائل نیست و تا آنها را در هر کجا که بیابد، اقدام به ترور میکند.
بنابراین، بازه زمانی فعلی اهمیت چندانی برای اسرائیل ندارد، بلکه او به محض این که از نظر اطلاعاتی دسترسی به سوژههای خود پیدا کرده است، دست به اقدام نظامی برای ترور سردار زاهدی و همراهانش زده است.
این حمله واکنشهای متعددی را به دنبال داشته است. برخی آن را تلاش بی بی برای کشاندن پای ایران به رویارویی مستقیم میدانند و از ضرورت پاسخ مدبرانه سخن میگویند و برخی آن را نشانه ناکارآمدی سیاست بازدارندگی ایران در چندماه اخیر در برابر اسرائیل و از ضرورت برخورد قاطع حرف میزنند. کدام یک را به تامین امنیت و منافع ما نزدیکتر میدانید؟
اسرائیل از سالیان دراز گذشته به دنبال ترور پاسداران نیروی قدس و نیز فرماندهان جریانات مقاومت به ویژه در سوریه و لبنان بوده است. اسرائیل تا کنون ترورهای زیادی نیز مثل ترور سیدعباس موسوی دبیرکل سابق حزب الله و خانواده اش را در لبنان و ترور رهبران فلسطینی در کشورهای مختلف انجام داده است. اما رژیم صهیونیستی غاصب پس از حملات چند ماه گذشته به نوار غزه بر شدت ترورهای خود افزوده است. اسرائیل بر این باور است که مقاومت مردم در فلسطین، ناشی از اندیشههای امام خمینی و در اثر انقلاب اسلامی است که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه جریان یافته است.
بنابراین، به دنبال شهادت پاسداران با ترورهای هدفمند برآمده است. اما اسرائیل میداند و باید مطمئن شود که هیچ جنایتی بدون پاسخ نمیماند، ولی نباید با واکنش فوری خیال او را از مجازات در دراز مدت راحت کرد. بهترین پاسخ مدبرانه آنست که اسرائیل انتظار دریافت آن را نداشته باشد. این اقدام هم نیاز به برنامه ریزی با حوصله و اجرای یک و یا چند طرح بازدارنده دارد که نباید اسرائیل از کیفیت آنها مطلع شود.
فکر میکنید واکنش ایران باید در چه سطحی و چگونه باشد تا نه شائبه ضعیف بودن ایران را متبادر کند و نه منجر به گسترش دامنه جنگ شود؟
شاید بهترین واکنش آن باشد که ایران اقدامات گسترده حقوقی و بین المللی و دیپلماتیک علیه اقدام تروریستی اسرائیل انجام دهد. از طرفی جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند تا با حفاظت و مراقبت از شهروندانش، اسرائیل را در ترور ایرانیان عزیز و پاسداران سرفراز، ناکام بگذارد.
ایران باید فرض را بر این بگذارد که اسرائیل تصمیم گرفته است تا تمام پاسدارانی را که به کشورهایی مانند سوریه و لبنان سفر میکنند را ترور کند؛ بنابراین باید همه آنها را هشیار کند تا از شیوههایی استفاده کنند که دستگاههای جاسوسی اسرائیل پی به وجود و محل استقرار آنها نبرند. از سوی دیگر بهتر است که مقامات ایرانی هیچ حرفی از نوع واکنش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران و نیز نیروهای مقاومت نسبت به جنایات و ترورهای اسرائیل نزنند و هیچ عجلهای هم برای واکنش از خود بروز ندهند.
بلکه با صبر و حوصله و با برنامه ریزی و بدون سر و صدا و تبلیغات، اقداماتی انجام دهند که اسرائیل بفهمد هیچ جنایتی بدون واکنش متناسب، فراموش نخواهد شد. اسرائیل باید همیشه نگران دریافت پاسخ به جنایاتش در همه ابعاد از سوی همه ظلم ستیزان جهان باشد، ولی نباید بداند که چگونه و با چه ابزاری و در چه زمانی و با چه تاکتیکی و علیه چه اهدافی این واکنشها صورت خواهد گرفت.
بعضی از تحلیل گران بر این باورند که اسرائیل میخواهد جنگ خود با فلسطینیان در نوار غزه را تبدیل به جنگ با ایران تبدیل کند تا از فشار افکار عمومی جهانی بخاطر زن کشی و کودک کشی و نسل کشی نجات یابد. احتمالاً آمریکا هم با چنین سیاستی موافق است و به دنبال برپایی یک جنگ علیه ایران است تا اسرائیل با خیال راحت بتواند به قتل عام و کشتار فلسطینیها ادامه دهد؛ بنابراین شاید بهترین اقدام، در خوف و رجا نگهداشتن اسرائیل و انجام اقدامات هوشمندانه دراز مدت و مستمر علیه جنایات آن رژیم سفاک است، به طوری که بتواند حمایتهای مردم جهان و کشورهای دیگر را نیز به خود جلب کند.
فکر میکنید سیاست عدم مداخله مستقیم ایران در جنگ غزه و صبر استراتژیک اشتباه بود؟
جنگ اسرائیل با فلسطینیها نیازی به مداخله مستقیم ایران ندارد. نتانیاهو از زمانی که حمله به نوار غزه را آغاز کرد به دنبال آن بود تا آمریکا را هم با ایران وارد جنگ کند که خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی جلوی این توطئه اسرائیل را گرفت. البته نیروهای مقاومت در منطقه فوری به کمک فلسطینیها شتافتند و اسرائیل نتوانست ظرف چند روز بر نوار غزه مسلط شود. الان هم اسرائیل در یک جنگ فرسایشی گرفتار شده است که جز بدنامی و ثبت اسم اسرائیل به عنوان جنایتکارترین رژیم انسان کش جهان، چیزی برای وی به همراه ندارد؛ بنابراین سیاست ایران صبر استراتژیک به منظور دفاع از حقوق و حیات فلسطینیها و نشستن در انتظار شکست اسرائیل بوده است.
با توجه به تلاش آمریکا برای جلوگیری از گسترش دامنه جنگ در این شش ماه، فکر میکنید موضع آمریکا نسبت به این حمله و تشدید تنش چیست؟ آیا امکان دارد این حمله به پایان تفاهم نانوشته میان تهران و واشنگتن پس از حمله گروههای مقاومت به برج ۲۲ امریکا در مرز سوریه با اردن منتهی شود؟
آمریکا پشتیبان اصلی اسرائیل در تمامی جنایاتی است که نتانیاهو علیه بشریت انجام میدهد. اسرائیل بدون رضایت آمریکا هیچ کاری انجام نمیدهد. ترور فرماندهان سپاه برای اولین بار توسط آمریکا و با ترور شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. از آن زمان است که اسرائیل اجازه یافته است تا به ترور فرماندهان سپاه در سوریه و لبنان در راستای سیاستها و منویات آمریکا اقدام نماید. به نظر میرسد که آمریکا مهمترین مزاحم خود برای تداوم استقرار نظامیانش در عراق و منطقه را نیروهای مقاومت طرفدار جمهوری اسلامی ایران میداند و به دنبال آنست تا به ایران ضربات مهلک بزند.
بر همین اساس دست اسرائیل را برای ترور فرماندهان ایرانی باز گذاشته است. ولی سیاست آمریکا همیشه چماق و هویج بوده است. فعلاً چماق آمریکا، اسرائیل است، ولی هویجی از وی دیده نمیشود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل جمهوری اسلامی ایران فرماندهان سپاه ترور فرماندهان سپاه پاسداران سوریه و لبنان فکر می کنید فلسطینی ها نوار غزه کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۵۳۰۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترور برای بقا
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
به گزارش ایسنا، به نقل از جام جم، رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهراتمردم وتجمعدانشجویان جهان علیه صهیونیستهامنجرشد.گزارشهای ارسالی ازدانشگاههایآمریکا یکیاز شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند.
سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
می سال ۱۹۴۸ بود که اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتوگو درباره طرح قیمومیت بودند اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند. بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هرتقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
انتهای پیام